عاشقانه

ساخت وبلاگ
حکایت ما آدم ها …حکایت کفشاییه که اگه جفت نباشند …هر کدومشون …هر چقدر شیک باشند …هر چقدر هم نو باشندتا همیشه …لنگه به لنگه اند …کاش …خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …جفت هر کس رو باهاش می آفرید …تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…  عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 266 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ستکه آنچه در سرِ من نیست، بیم رسوایی ست   چه غم که خلق به حسن تو عیب می گیرند؟ همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست   اگر خیال تماشاست در سرت، بشتابکه آبشارم و افتادنم تماشایی ست   شباهت من و تو هرچه بود ثابت کردکه فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست   کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ منصدای پر زدن مرغ های دریایی ست عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند یاسم و باران که می بارد معطر می شوم در لباس آبی از من بیشتر دل می بری آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم میل - میل توست اما بی تو باور کن که من در هجوم باد های سرد پرپر می شوم عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 273 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

چقدر خواب ببینم که مال من شده ایو شاه بیت غزل های لال من شده ای چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغضجواب حسرت این چند سال من شده ای چقدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟تو ناسروده ترین بیت فال من شده ایچقدر لکنت شب گریه را مجاب کنمخدا نکرده مگر بی خیال من شده ایهنوز نذر شب جمعه های من اینستکه اتفاق بیفتد حلال من شده ایکه اتفاق بیفتد کنارتان هستمبرای وسعت پرواز بال من شده ایمیان بغض و تبسم میان وحشت و عشقتو شاعرانه ترین احتمال من شده ایمرا به دوزخ بیداریم نیازی نیستعجیب خواب قشنگی ست مال من شده ای عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 275 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

    من با صدایم با فریادم با تمام وجودم تورا می خوانم اما در سکوتی سرد جوابی نمی آید گویی فریادم صدایی ندارد ومن عاشقانه ای بی یارم اما باسکوتم فریادم را میشکنم وبا بغضم عشقم را می خوانم که آوایش مرا تا منتهای مهدیه خویش می کشاند دوستت دارم.فقط همین عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 269 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

سلام سلام بر کسی که از احساس تمام واز معرفت بی همتاست.وسلام.سلامی به تلخی بدرودمان.به انکه هنوز تمنای وصالش در وجودم جاریست.انکه از نعمت داشتنش خود را محروم کردم.اما هنوز محبتش وجودم را تسخیر کرده.وجودم سرشار از تمنای اوست.واو برایم نایاب.دیگر جز این صفحه هیچ نشانی از او برایم نیست. کاش به پاکی عشقمان نشانی از بینشان خیش یابم وآوای مهدیه گونه اش دل بی قرارم را آرام دارد دددددددددددددددددددددووووووووووووووووووووووسسسسسسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم تمام عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 259 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

یکی بهش بگه واسه من مهمه.هرچند مال من نیست ولی محبتش روکسی نمیتونه ازم بگیره.هنوز بعد 4 سال صداش تو گوشمه وچون نامش مهد پرورش منه.دوست دارم فقط همین.فقط وفقط.در آرزوی شنیدم دوباره صداتم.هرچند دوتامون ارثیه دیگرانیم.اما دیروزمون مال خودمونه.دووووووووووووووووسسسسسسسست دااااااااااااااااااارم

عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 285 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

به دنیا سلام وبه دنیا جواب همه هستی من به دنیا خطاب نه گفتار دارم که از من بود نه رفتار دارم که خاکی بود همه حرفم اینست پویا شوم چو نامم تهی از تمنا شوم به عشقم سلامو زعشقم سکوت چو من نیست دیوانه معنا شوم به مهدم سلامو زمهدم سکوت چو این است نامش چه تنها شوم خدایا به دنیای من رحم کن که من عاشقم.عشق شیدا شوم سکوتم نه از ترس این بزم بود که بی خانه را ترس دنیا نبود ندارم دگر طاقت این فراق خدایا رسانش که مهدیه بود عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 266 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

سهراب گفتی: " زیرباران باید رفت... چشمها را باید شست... جور دیگر باید دید "چشمها راشستم ،باز هم دیده همان جور دیگر نگرم.باز هم جمله همانجز دو رنگی و دروغجز غم و غصه و تلخی   هیچ بر دیده من سایه نیفکند هرگزپس چه شد آن همه توصیف قشنگت سهراب.دورهء تلخ فریبدورهء رنگ سیاه است سهراب.دورهء این همه نامردی هاست.تو اگر می بودی ؛دوره را می دیدیباز هم گفته تو باران بود تو بگو امروزی عشق را دیروزی به چه سان باید یافت به چه سان باید خواند وصف زیبایی عشق خود را چشم هایم جاریست بارشش طوفانی گریه ام سیل آسا غم دوری پیدا وزبانم کوتاه عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 245 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33

باید کسی باشد...که معنی سه نقطه های انتهای جمله هایت را بفهمد...همیشه ...باید کسی باشد...تابغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد...باید کسی باشد...که وقتی صدایت لرزید...که اگر سکوت کردی...که اگر بهانه گیر شدی...که اگر سردرد را بهانه اوردی برای رفتن و نبودن...بفهمد که درد درای....بفهمد که زندگی درد دارد...بفهمد دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده...بفهمد دلت برای رفتن برای دویدن تنگ شده...آری باید همیشه کسی باشد...ولی...ولی...افسوس....که نیست...دراز میکشمخیره میشوم به سقفاشکهایم میچکندسر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …نمی دانی چه دردی دارد وقتی حالم در واژه ها هم نمی گنجد !اگر دری میان ما بود ، می کوفتم ..،اگر میان ما دیواری بود ،بالا می رفتم ، پایین می آمدم ، فرو می ریختم !اگر کوه بود ، دریا بود ، پا می گذاشتم بر نقشه ی جهان و نقشه ای دیگر می کشیدم !اما میان ما هیچ نیست هیچ و تنها با هیچ هیچ کاری نمی شود کرد !تنها یک حرف مرا آزار میدهد ، حتی یک کلمه هم نمیشودتنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند …همان یک “ن” که در ابتدای “بودنت” نشسته است  راستی خدادلم هوای دیروز را کردههوای عاشقانه...
ما را در سایت عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bashena23c بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 17:33